روانشناسان ایرانی

من از بلاگفا رفتم و به پرشین بلاگ نقل مکان کردم

آدرس جدید وبلاگ :

www.ravanshenaseirani.persianblog.ir

در ضمن کسانی که برای پست زنده باد مخالف من نظر ندادن  برن و بخوننش و نظرشونو درباره این موضوع برام بگذارن

تو پرشین بلاگ می بینمتون

 P.S :  برین پست زنده باد مخالف من بخونین و نظرتونو بگین . راستی تاسوعا عاشورا خوب عزاداری کنینا

آقای منتظری محبوبیت فوق العاده ای در حال حاضر داره و می تونم به جرات بگم محبوبیتش مثل محبوبیت آیت الله بروجردی هست

پست پایینی رو بخونید و نظرتونو دربارش بگید ( نظر این پستو می بندم) - لطفا برای شادی روح این بزرگوار دعا بخونید و فاتحه بفرستید-

First of all , محرم داره میاد چقدر دلم تنگ شده برای پرچم سبز یا حسین , بچه ها تو این دهه ی محرم تو خونه نمونینا , بیاین خیابون

محمد خاتمی رئیس جمهور ۸ سال ایران بود ( از سال ۷۶ تا ۸۴ ) او یک شعار اساسی داشت ((زنده باد مخالف من )) چرا این شعار , اساسی هست ؟ و چرا من عقیده دارم این شعار در همه ابعاد اجتماعی , فرهنگی , سیاسی , دینی و زندگی فردی صدق می کنه ؟

یه سوال :  مخالف چه کار می کنه ؟ از تو انتقاد می کنه , خب اگه مخالف تو به ارزش های انسانی پایبند نباشه چی ؟ کاری می کنه که تو ازش نفرت داشته باشی درسته ؟ اگه آره چرا مخالف تو یه کاری می کنه تا تو احساس نفرت کنی ؟ خب معلومه می خواد بسوزونتت , که دلت آتیش بگیره درسته ؟ خب اگه تو درقبال مخالف این کارا رو کردی چی می شه ؟ خب اگه بگیم مخالف من آدم ناپاکیه , پس این کارو از عمد می کنه تا تورو عصبانی کنه و تو از روی احساس یه کاری کنی نه از روی منطق

یه مثال بزنم , تو اتخابات امریکا , جمهوری خواها وقتی می خواستند هیلاری کلینتون رو بکوبن , هی کاریکاتورش رو می کشیدن که این مضمون رو داشت که (( بیچاره , بیل کلینتون چقد راحت سرتو شیره مالید و رفت با یه زن دیگه ولی تو اینقدر خل تشریف داشتی که زود نفهمیدی و... ))

خب به نظرت هیلاری کلینتون چه اتفاقی براش افتاد ؟ خب اگه جواب این سوالو نمی دونی برو نگاه کن وقتی هیلاری می خواد سخنرانی کنه , چقدر با اعتماد به نفس هست , خب این یعنی چی ؟ یعنی اینکه  مخالفش که  به شکننده ترین قسمت زندگی هیلاری حمله کرد , نتونست رو عملکرد رو به رشد هیلاری  تاثیر بذاره

خب حالا یه سوال از تو : از چه کسی خیلی نفرت داری ؟

ممکنه بگی هیتلر یا یه دیکتاتور دیگه , کلا آدما از دیکتاتورا خوششون نمیاد ولی شایدم یکی تو فامیلتون یا هر کس دیگه ( دوست - نامزد سابق - و ...) , حالا اسم اونو زیر لب بگو و بعد بگو (( من از فلان آدم خوشم نمیاد و امیدوارم خدا هدایتش کنه )) شاید بگی فقط همین ؟ منم می گم نه تو باید تلاش کنی تا به حقت برسی ولی با نفرت داشتن از مخالف به هدفت شاید نرسی

P.S : یه عده از روانشناسا معتقدن که با نفرت داشتن به کسی اونو قوی تر می کنی , یعنی مثلا با نفرت داشتن از دیکتاتور ( مثلا هیتلر) تفکرات هیتلری رو قوی تر می کنی ( منم بهش معتقدم ) ولی اگه می خوای از دیکتاتوری بگریزی نگو : وای هیتلر چقدر نفرت آوره بلکه بگو : گاندی چقدر دوست داشتنیه

P.S 2 : هیتلر یه عادتی داشت وقتی می رفت جایی کلی آدم جمع می کرد که یعنی من محبوبم ولی واقعا محبوب بود ؟ نه . حالا هیتلری که اینجور خواست با دروغ محبوبیت به دست بیاره جاش کجاست؟ تو زباله دونیه تاریخ

دموکراسی خیلی خوبه چون هر کس هر عقیده ای داره , آزادانه می تونه بگه . ولی مثل هر پدیده ی خوب دیگه , با داشتن دموکراسی ما باید خودمونو رشد بدیم !

دموکراسی یعنی چند صدایی , این چند صدایی موجب می شه که ما ۲ توانایی رو در خودمون تقویت کنیم  :

۱ ) احترام گذاشتن به عقاید مختلف

۲ ) عمقی به مسائل فکر کردن و پایبند عقاید خودمون بودن

یه مثال اجتماعی - روانشناسی می زنم :

خیلیا به قانون جذب اعتقاد ندارن و خیلیا هم اعتقاد دارن . جالب اینجاست که تو هر دو گروه روانشناس هم وجود داره . خب اولین کار اینه که برای عقاید هر دو گروه احترام قائل باشیم و دوم اینکه عمقی رو مسئله فکر کنیم و ببینیم چه نتیجه ای می گیریم . مثلا من که با تموم وجودم به قانون جذب ایمان دارم و رد پای قانون جذب رو تو همه ی اتفاقای خوب و بد زندگیم دیدم , دیگه نباید بگم , چرا فلانی به قانون جذب عقیده نداره ؟ و نکنه قانون جذب الکی باشه نباید اینجور باشه چون من با تموم وجودم حسش کردم , باید اونقدر عمیق مسائل اساسی زندگیمونو بررسی کنیم که اگه کسی از باورهای اساسیمون به شدت انتقاد کرد  کاملا خونسرد باشیم و با دلیل و منطق و نه با خشونت از عقیدمون دفاع کنیم . ممکنه بحثمون به نتیجه نرسه .  مهم نیست , هرکدوم از ما عقیده ی خودمونو داریم و این عقاید قابل احترام است .

این بحثی رو که دزباره قانون جذب کردم به همه ی مسائل :

ایدوئولوژی , عقیدتی , اجتماعی , سیاسی , فرهنگی و ... گسترش بدیم

P.S : اگه ناراحتی اینو بدون که :

بدترین شرایط زندگی من و تو آرزوی یکی دیگست

P.S 2 : این چند وقته چیزایی رو دیدم و شنیدم و خوندم که فقط دلم می خواد جونمو فدای تک تک مردم ایران کنم . خیلی دوستون دارم , خیلی خیلی زیاد . دلم می خواد با تموم وجود حس کنین که عاشقتون هستم مردم مهربون و پاک ایران

یا این وریه این وری یا اون وریه اون وری یا افراط یا تفریط

یه مثال میزنم , به نظر من در حال حاضر کشورهای غربی نسبت به دین و خدا در تعادلند ولی قبلا نبود , قبلش حاکمیت کلیسا بود که به نام دین مردم رو زندانی می کردن , تو زندان شکنجشون می کردن و یا بهشون ت ج ا و ز میکردن (افراط) , و همشم به اسم دین تموم میشد . برای همین یه ۲۰۰ سالی مردم ضد دین شدن , بدجور (تفریط) ولی حالا غرب یه دیدگاه متعادلی نسبت به دین و خدا داره که خوشبختانه این دیدگاه روی گروه زیادی از ما جوونا اثر گذاشته و دیدمون نسبت به خدا و دین متعادل شده . یه مثال دیگه , اونایی که از اولای وبلاگم بهم سر میزدن یادشونه که من یه خط در میون میگفتم دل کسیو نشکونین و... ولی اینم باید تعادل داشته باشه . مسلما اگه یکی عاشقت شد و تو اونو به هر دلیلی نمیخواستی باید سعی کنی اونو آروم از رابطه بیاری بیرون ( اگه خودتم نتونستی از روانشناس یا مشاور خانواده باید کمک بگیری) ولی اینجور نباشه که اگه بخوای یه حرفیو به دوستت یا همکارت بزنی و حقم داشتی این حرف یا انتقاد رو بکنی بگی نمیگم چون شااااااااید دلش بشکنه این تیپیم اصلا خوب نیست ( حرف نامربوط مسلما دل طرف میشکنه ولی جواب رد دادن به خواسته ی دوستان و... حق ماست و نباید باعث بشه که دل دوستمون یا همکارمون بشکنه )

در یک کلام در هیچ چیزی افراط و تفریط خوب نیست :

علم , منطقی بودن , مهربون بودن , دین , دموکراسی و...

P.S : من تازگی ها (اواسط آبان)  به یه نتیجه ای رسیدم , دخترا خیلی شجاعتر از پسرا هستن , دم همتون گرم , مجکم باشین , خواهش می کنم محکم باشین که می دونم همتون هستین

P.S 2 : راستی پیشاپیش ۱۶ آذر - روز دانشجو - مبارک

اینم عکس یه مخچه (مخچه به رنگ سبز هست)

هیچ وقت تعصب چیز خوبی نبوده و نخواهد بود . یکی از انواع تعصب ها تعصب دینی است . مسخره ترین نوع تعصب اینه که بعضی افراد ( شیعه) خودشونو از سنی ها و به خصوص یهودیا برتر می دوننبچه ها یادمون باشه که همه ی ادیان اومدن تا ما رو به خدا برسونن , اسم دین فرقی نمیکنه مهم هدفشه , کلیات همه ادیان مثل هم هستند فقط تو جزئیات فرق می کنه . دلیل مهمی که شاید به غلط باعث شده که نسبت به یهودیا احساس بدبینی داشته باشیم اینه که پدیده ای به نام اسرائیل وجود داره . درسته که دولت اسرائیل واقعا تروریسته ولی اصلا این دلیل نمیشه که بگیم : همه ی یهودیا مثل دولت اسرائیل فکر می کنن , همون طور که اگه تو یه کشوری حکومت به اسم اسلام بخواد زندانی ها رو شکنجه  کنه نباید به اسم اسلام گذاشت .

اینجا خوبه یه خاطره ای هم تعریف کنم سال سوم دبیرستان سر زنگ دین و زندگی معلم دینیمون گیر داد که یهودیا آدمای خوبی نیستن و ... منم از اول زنگ تا آخر زنگ گفتم دلیل بیارین که یهودیا آدمای بدین - دینشون که الهیه , دلیل نمیشه که به خاطر یه گروهی که تو اسرائیل کار بدی می کنن ما بگیم همه ی یهودیا بدن و... , اینقدر گفتم که آخر کار معلمه تسلیم شد و پذیرفت که هیچ منطقی قبول نمیکنه که یهودیا آدم خوبی نیستن ( ایول به ایمان)

در آخر یادمون باشه که اصلا نباید انسان مغرور باشه چون خدا اونو یه وقتی میزنه زمین

P.S : یکی از خواننده های بلاگم سنی هست و دوست  خیلی مهربونی هست و من با تموم وجودم افتخار می کنم که باهاش دوستم , اینا هم تقدیم به  دوست سنی مهربونم

P.S 2 : بچه ها ۱۳ آبان یادتون نره ها , همون طوری که تو روز قدس افتخار آفرینی کردیم در روز ۱۳ (سیزده ) آبان هم افتخارآفرینی می کنیم

سلام به دوستای گلم که همیشه شاد و پرانرژی و مهربونند . اول از همه مثل این دوتا لبخند بزنید تا به موضوع این هفته بپردازیم

خب پست این هفته درباره اونور خطه خب فرض کن بعد از شونصد سال بخوای با جناب عزرائیل  یه ملاقاتی داشته باشی , شاید ایشون تو مود این باشن که بخوان شما رو ضربه مغزی کنن . خب اگه بعد از قرنها زندگی شرافتمندانه بخوای با عزرائیل بری پیاده روی و ایشونم محکم بزنن تو سرتون  , بهترین کار اینه که بری تو وبسایت www.ehda.ir  و برای کارت اهدای عضو ثبت نام کنی .

بچه ها نگاه کنین , به هرحال مرگ پیش میاد چه خوشمون بیاد چه نیاد , ولی اگه ضربه مغزی بشیم به نظرتون قلبمونو از کار بندازن و زیر خروارها خاک بره و خوراک حشرات زیر خاک بشه بهتره یا به یه دختربچه ی پاک ۴ ساله ای که مشکل ژنتیکی قلب داره بشه کمک کرد . به نظر من یه حسی که مانع می شه ملت برن کارت اهدای عضو بگیرن اینه که میگن مگه میخوایم بمیریم ؟ اینجوری فکر نکنید خب معمولا بیشتر آدما - تو ایران - بالای شصت , هفتاد سال عمر می کنن ولی این دلیل نمیشه که من که ۱۹ سالمه نرم کارت اهدای عضو بگیرم , می گیرم اگه ضربه مغزی شدم چه بهتر - چون که به چند نفر دیگه کمک می کنم - اگه هم یه جور دیگه مردم خب ثواب این کارمو از خدا گرفتم و برای اون دنیا مسلما حساب میشه

P.S : بچه ها باور کنین حس خیلی خوبیه  فقط کافیه برین تو وبسایت  www.ehda.ir  و فرم مربوطه رو پر کنید و ۲ الی ۳ ماه دیگه کارتتون صادر میشه . با این توضیح که این کار رو دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام میده ( من قلب , کلیه هام , ششام و کبدم رو اعلام آمادگی کردم که اهدا کنم , شمام این کارو بکنین , می دونین بعد ۲۰ هزار سال دیگه که آفتاب لب بوم شدیم و گرد پیری رو صورتمون نشست  اعضای بدنمون می تونه چن نفرو نجات بده ؟

P.S 2 : یه پسر دایی دارم که اسمش پارساست ( عکسشو تو پستای پیش گذاشتم) ۵شنبه رفتیم مهمون پارسا هم بود می دونین چی کار میکرد ؟ همش با خنده و شادی تو کل مهمونی الکی می رقصید (اینقد بچه ی گلیه که نگو) الهی ایمان قربونش بره

بچه های گل بلاگفا فعلا خدا حافظتون

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام , پسوردم رو فراموش کردم ولی حالا برگشتم پیش دوستای گل و مهربونم راستی بلاگفا هم با بدبختی میاد بالا

خب حالا بریم سر موضوع :

pastorize- sasy mankan

از تیتر این پست تعجب کردین ؟ منم تعجب کردم خب پس فعلا اینا رو داشته باشین :

 , خب حالا بریم سر موضوع (چرا تیترم pastorize- sasy mankan هست ؟ ) ساسی مانکن یه رپریه که یه آهنگی به نام پاستوریزه داره , آهنگ از زبون یه پسر شیطون ( بخوانید فاسد ) هست که از یه دختر که پاک هست خوشش اومده . ایده ی این آهنگ موضوع پست این هفتست

بچه ها همیشه یادتون باشه اگه پاک باشیم حتی آدمای ناپاکم از شما خوششون میاد . مثلا فرض کنید یه دختری پاک باشه ( پاک به این معنی نیست که با پسر حرف نزنه , منظور اینه که به ارزش های انسانی پایبند باشه)همه ی پسرا آرزو دارن اگه قرار باشه با یه نفر به طور جدی باشن (ازدواج) اون دختر گزینه اصلی باشه ولی اگه یه دختر هی دوست پسر عوض کنه و... پسرا یا اونو نمی خوان یا فقط برای سرگرمی اونو می خوان ( یادتون باشه هم دخترا و هم پسرا باید با آدمای زیادی - از جنس مخالف یا هم جنس - دوست باشن ولی نباید با شونصد نفر لاو بترکونن) همیشه سعی کنیم که بعد معنوی شخصیتمونو بالا ببریم و بهتر و بهتر بشیم . این علاوه بر فوایدی که هممون میدونیم باعث میشه دوستای زیادی داشته باشیم که از مصاحبت باهاشون هم ما و هم اونا لذت ببریم و مهمتر از همه یه همسر خوب و با شخصیت گیرمون میاد . پس پیام این هفته :

پاستوریزه باشین

P.S : راستی بچه ها با اومدن فصل درس و مشق همه ی بخش های دیگه وبلاگم تا اطلاع ثانوی تعطیله فقط هر هفته یه پست میذارم درباره موضوعات اجتماعی و روانشناسی

P.S 2 : یه چند روز پیش به یکی از دوستام sms زدم که حالت چطوره و ... گفت دلم گرفته . بهش زنگ زدم تا دلداریش بدم و... .  نمیدونم چرا ولی هرچی می گفت خندم می گرفت ( آخه مشکلاتشو به طرز خنده داری بیان می کرد که حاد بودن مشکلش کمتر جلوه بکنه ) تا ۵ دقیقه به حد مرگ می خندیدم طوری که دل درد گرفتم , ناگفته نماند که من خیلی زود خندم می گیره

تولد تولد تولدت مبارک

بیا شمعا رو فوت کن که ۹۸۷۶۵۴۳۲۱۰ سال زنده باشی ( خدایی یکم زیاده )

خب مهسا تولدت مبارک و به لطف خدا همیشه خوشحال باشی و شاد و سرزنده و مهربون و .... که با شادیت دوستات شاد می شن و خوشحال

خب دیگه نمی گم به ملت که کادو بیارین و ... , آخه اصلا گوش نمی دن به حرف آدم  فقط آدم خودشو سبک کرده ولی در عوض اگه بگی کیک داریم و بیاین بخورین و .... . با سرعت خودشونو می اندازن تو وبلاگم ,  که بیان کیک بخورن . خلاصه خیلی شکمو تشریف دارن ملت ,  مهسا خودتم همین جوری بودیا , یه کادو هم ندادی

حالا این شما و این هم کیک تولدای مهسا خانم ( فقط به نکات ایمنی توجه کنید)

1 ) اول مهر هست و مدرسه ها داره باز می شه , پس سعی کنین خیلی تند و تند کیک نخورین که دل درد بگیرین و ...

2 ) بذارین بقیه هم از کیکا بخورن , نه اینکه همش خودتون کیک بخورین

3 ) همیشه در نامطلوب ترین شرایط لبخند بزنید ( اگه گفتین ربطش به تولد مهسا چی بود ؟ خب معلومه اگه کیک گیرتون نیومد دپرس نشین)

سلام , اولا دمتون گرم برای روز قدس 

۱ ) یه دختری سرطان می گیره بعد برای اینکه نامزدشو ناراحت نکنه ( چون نامزدش در وضعیت خوبی نبوده) الکی می گه می خوام برم آمریکا تحصیل کنم و راستشو به نامزدش نمی گه ولی نامزدش فکر می کنه دختره زیر سرش بلند شده و ....

۲ ) بابا مامان یه دختری به دوس پسره  دخترشون فشار میارن که حق نداری با دخترمون ازدواج کنی و ... پسره هم برای اینکه تیریپ مردونگی در بیاره به دختره دروغکی میگه : من برای هوس بازی دلتو بردم , می خواستم ازت سو استفاده کنم و حالا ازت سیر شدم , اینا رو می گه که پدر مادر دختره رو دخترشون فشار مضاعف نذارن که با این پسره ازدواج نکن و ....

۳ ) یه زن و مردی با هم ازدواج می کنن , بعد مشخص میشه مرده بچه دار نمیشه , بعد مرده با اینکه زنه رو دوست داشت و زنه هم عاشقش بود و هی زنه اصرار می کرد که طلاقم نده , طلاقش داد 

با خوندن این سه تا ماجرا چه حالی بهتون دست میده ؟ من که اینجوری میشم ()  , صحبت این هفته ی من اینه که این فداکاری نیست که وقتی یه مشکلی داری به ظرف مقابلت نگی و ولش کنی به این بهونه که ناراحت می شه , سختش میشه و.... . تو باید به ارزش های همسرت/نامزدت احترام بذاری , بعضیا ( از جمله من ) بیماری نامزدشون , فشار های غیر منطقی و احساسی پدر و مادرشون یا بچه براشون اصلا مهم نیست , فقط محبت و عشق و دوست داشتنی که بین دوتاشونه براشون مهمه , پس چرا به طرف مقابل و خودتون این اجازه رو نمی دین که از دوست داشتن و محبتی که بین خودتون هست لذت ببرید ؟

وجه مشترک این سه تا ماجرایی که بهتون گفتم یه چیز بود , اونم این بود که طرف نمی خواست عشقشو ناراحت کنه ولی به بدترین حالت ممکن ناراحتش کرده بود . پس دفه ی دیگه اگه یه مشکل این جوری براتون پیش اومد , صادقانه به طرف مقابلتون بگید و نظر اونو جویا بشید و بعد تصمیم بگیرید و در تصمیمتون دل اونو هم در نظر داشته باشید ( اون انتظار داره شما به خاطر عشقی که بینتون هست پیشش باشید نه به خاطر این عشق ترکش کنید)

P.S : اگه طرف مقابلتون اونقدر نامرد بود که بچه یا سالم بودن بدن همسرش براش از عشقی که بینتون هست مهمتر بود , جلو اون با تموم وجود خونسردیتونو حفظ کنید و بعد که یه جایی تنها شدید با تموم وجود با خدا درد دل کنید و براش گریه کنید

P.S 2 : طی یکی دو هفته ی آینده عکس نی نی ها رو می زنم ( قابل توجه کسانی که لطف کردن و عکس بچه های فامیلشونو و یا نی نی بودن خودشونو برام فرستادند) در ضمن از عکس نی نی های جدید استقبال می شود

یکی از سرزمین های تحت فرماندهی کوروش دست به اغتشاش زدند . یکی از مشاوران کوروش که کروزوس نام داشت و یکی از پادشاهان شکست خورده از کوروش بود درباره مردم آن شهر گفت : مردان صحرانشین به علت نوع تربیت و مردانگی ای که به آن افتخار می کنند مردمی جنگاورند و باز این امکان وجود دارد که علیه تو شورش کنند . اگر می خواهی شورش را در آن ها بخوابانی , شمشیر را از آن ها بگیر و شراب را میان آن ها رواج بده . تا شراب بنوشند و چنگ بنوازند . آن وقت می بینی که چگونه شمشیر را کنار می گذارند و مردمی بی آزار می شوند .   به نظرتو کوروش چی جواب می ده ؟؟؟؟

کوروش گفت : من به جای شراب درس مردانگی در برابر مردانگی را به آن ها می آموزم .

 مشاور دیگر کوروش بعد از رفتن کروزوس گفت : آیا نمی خواهید کروزوس را مجازات کنید ؟ ( چون اغتشاشات به طور غیر مستقیم به کروزوس مربوط می شد) و کوروش جواب داد : او علی رغم عیاشی مرد باهوشی است , به هر حال او روزی پادشاه ۱۴ کشور بوده و تجربیات زیادی دارد . من او را آزاد می گذارم و در عوض از فکرش استفاده می کنم

نکته ی جالب این پست اینه که : سپاهیان کوروش روزی به شهر خانتوس پایتخت لیسی رفتند . در آن شهر زنان در سپاه بودند و مردان در خانه ,  خانه داری و از کودکان نگه داری می کردند  

حال برسیم به جایی که وحی الهی بر کوروش نازل شد یعنی به پیامبری برگزیده شد ( یادمون باشه که پیامبرا به خاطر اینکه آدمای خوبی بودند پیامبر شدن نه به خاطر اینکه چون قرار بوده پیامبر باشه خدا کاری کرده که خوب باشن) :

ناگهان صدایی زیبا و گوشنواز او را متوجه آسمان کرد . در گوشه ی چپ آسمان نوری بسیار زیبا دیده می شد . نوری که زیبایی بی همتایی داشت و صدایی که آرزو می کرد هرگز از شنیدن آن محروم نگردد . نفس های کوروش از آنچه می دید به شماره افتاده بود . همان صدا گفت : ای کوروش من خدای یکتا هستم و همه چیز را آفریده ام .... . (ادامه ی گفتگوی خدا و کوروش حاوی مطلب هیجان انگیزی نیست )   فقط نکته ی دیگری که باید بدانید این است که , کوروش همان ذوالقرنین  است که در سوره  کهف آیه  ۸۲ به بعد به آن اشاره شده است 

در ضمن , این , نقشه ی ایران در زمان کوروش کبیر هست :

 : این وبسایت درباره سخت افزار ( کارت گرافیک , RAM و...) است . این سایت تخصصی هست ولی اطلاعات جالبی هم درباره کامپیوتر برای من و تو که اطلاعات تخصصی نمی خوایم پیدا می شه , ولی یه نکته ی مثبت این وبسایت , فارسی بودنشه

۲ ) www.simonscat.com : این وبسایت رو برای اونایی که عاشق گربه هستند , توصیه می کنم , چون کلی کارتون درباره گربه ها هست , این کارتون ها یا انیمیشن ها به قدری جالب هست که برای اونایی که از گربه خوششون نمیاد (از جمله من) سرگرم کننده است

۳ ) www.tineye.com : این وبسایت رو سهیل , پسر عمه ی گلم معرفی کرد , این وبسایت چی کار می کنه ؟ یه کار جالب , شما یه عکس رو انتخاب می کنید و بعد از این وبسایت استفاده کرده و عکس های شبیه به عکس مورد نظر خودتونو تو اینترنت پسیدا می کنید , نکته ی جالبش عکسای آخر لیست  هست که خیلی خیلی شباهت کمی به عکس انتخابی شما دارند ( عکس ها از شبیه ترین به متفاوت ترین عکس دسته بندی شده است)

۴ ) www.erepublik.com : تو این بازی online شما می تونی به عنوان شهروند یک کشور در آی و بعد وارد یه حزب سیاسی بشی , اگه جربزه داشته باشی حزب تاسیس کنی و روزنامه بدی بیرون و یا آخر کار رئیس جمهور مملکت بشی و بعد ارتش جمع کنی و آرایش ارتشتو بچینی تا با دشمنان بجنگند و ... کلا بازی خیلی جذابیست ولی مراقب باشید تا معتاد کامپیوتر نشید

۲ ) مجله موفقیت : جنگ با روز های سخت است که ما را پولادین می سازد

۳ ) احمد حلت : جاده های خوب ابدی نیستند و همیشه مقابل تو سبز نمی شوند . اگر می خواهی رانندگی کنی و به سمت مقصد آرمانیت بروی پس باید رانندگی در جاده های پر فراز و نشیب را یاد بگیری و حداقل وقتی پشت رل می نشینی خود را برای چنین جاده هایی آماده کنی

۴ )ضرب المثل آلمانی : افتادن در گل و لای ننگ نیست , ننگ آن است که در گل و لای بمانی

۵ ) جان کایزل : آهنگ صدا هرچه ملایم و مطبوع باشد , سخن دلنشین و مطبوع خواهد بود

منتخبی از پست ها رو در صفحه ی اول وبلاگم گذاشتم (البته منتخب از نظر خودم) غیر از دوتا پست اولم هر پستی که تو صفحه ی اوله , منتخبه . کسانی که به تازگی خواننده ی وبلاگم شدند , از پایین وبلاگم شروع به خوندن پست ها کنند (چون اون پست ها قدیمی تر اند) , چون احتمالا پست های پایینی رو نخوندید ولی پست های بالایی رو خوندید چون جدیدتره . راستی نظر  فراموش نشه

حالا یه نظر باحال از یکی از خواننده های باحال :

سلام...میگم چطوره یه وبلاگ جدید بزنی با عوان تولد وبلاگم مبارک...
کشتی خودتو با این تولد وبلاگت
[خط فاصله]
ایمان : مردم از خنده

خیلی کارت درسته ,  (همین ورا)  (( این خواننده اسم خودشو همین ورا گذاشته))

یک سال گذشت , یک سالی که واقعا همش خاطره بود . یک سالی که هم من اعتماد به نفسم زیاد شد و هم در کنار شما احساس خوشی و راحتی می کردم . در این یک سال شما رو دوستای خودم می دونستم و خیلی خاطره از هرکدوم از شماها دارم و واقعا خوشحالم که در کنار من هستید این رو از صمیم قلبم می گم. تو این یک سال سعی کردم مطالبی که برام مهمه رو توی وبلاگم بیارم و ممنونم که از مطالبم استقبال کردید

به نظر من از وبلاگ نویسی می شه افکار اصلی نویسنده رو فهمید و دریافت که چه جور آدمی هست و چه روحیاتی داره . نظر شما چیه ؟ 

این مطلبو نوشتم که با تمام وجودم بگم که خیلی برام مهمید حتی تویی که به تازگی خواننده ی وبلاگم شدی و فقط 2 , 3 بار وقت کردی که بیای( اینو خیلی جدی می گم و اصلا تعارف نیست) به همتون افتخار می کنم و می خوام که خودتونم به خودتون افتخار کنید . چون خیلی خوبید بهتون سه تا وبلاگ پرانرژی بهتون معرفی می کنم . این 3 تا وبلاگ واقعا انرژیتونو می بره بالا , بهتون قول می دم

1) www.kind-king.blogfa.com

2) www.negahekhosh.blogfa.com

3) www.thesuccess.blogfa.com

خوش باشین و مهربون

با تمام وجود این گل ها تقدیم به تو

خب می دونم توقع داشتین قسمت دست نوشته هم آپ بشه ولی چون این پست از بخش به ایرانی بودن خودت افتخار کن خیلی تاثیرگذار بود دلم نیومد قسمت نظراتو ببندم . دلم می خواد نظرتونو بدین درباره ی این پست و اگر می خواین از اول قصه ی کوروش رو بخونین فقط کافیه تو قسمت موضوعات وب روی به ایرانی بودن خودت افتخار کن کلیک کنی ولی قبلش درباره این پست نظر بده

حال برسیم به جایی که کوروش به امی تیس حرف های آخر قبل از ازدواج را می زند 

کوروش می گوید:

تو باید بدانی که من پادشاه این کشورم اما نه پادشاهی که خود را میان قصر محصور کند . من باید به طور مداوم به تمام قسمت های کشور سرکشی کنم تا کارگذارانم بدانند که من از انجام امور توسط آن ها آگاهم تا نتوانند به مردم ظلم کنند . آباد کردن این کشور سال ها به طول می انجامد . مردم کشور ماد از بسیاری از پیشرفت ها محروم بوده اند حتی اجازه تجارت به معنای واقعی را نداشته اند . من باید به زندگی آنها سامان دهم . این مردم استعداد خوبی در پیشرفت علوم و فنون دارند فقط باید شرایط را برایشان مهیا کرد . البته هموار کردن شرایط کار ساده ای نیست اما به عنوان پادشاه وظیفه دارم راه را برایشان باز کنم و موقعیت بهتر زندگی کردن را برایشان فراهم آورم و این کار وقت زیادی را   می طلبد . انجام این کارها وقت زیادی را می طلبد انجام این کارها باعث می شود تا مدت ها از تو دور بمانم و یا درگیر جنگی شوم که مدت ها به طول انجامد . آن وقت کوروش سکوت کرد و در اندیشه های بزرگش فرو رفت

امی تیس گفت : سکوت تو مرا می ترساند , وقتی سکوت می کنی احساس می کنم که دنیا در سکوت فرو رفته . اندیشه های تو آنقدر بزرگ است که ناخواسته فکر می کنم چه اندیشه های دور از ذهنی داری .

کوروش : افکارم دور از ذهن نیست (قابل توجه اونایی که هی به نوجوونا و جوونا می گن دور از ذهن فکر می کنی )

و در جایی دیگر می گوید : نارضایتی مردم تنها پرداخت مالیات نبود . آرشتی وایگا (پادشاه قبل) سیاست اشتباهی داشت او فکر می کرد باید مردم را زیر سلطه خود درآورد . مردم در این کشور آزادی عقیده و مذهب نداشتند آرشتی وایگا می اندیشید دادن آزادی عقیده و مذهب باعث متلاشی شدن حکومتش می شود در صورتی که چنین نیست . مهم این است که مبدا و مقصد همه ی مذاهب یکی است و همه به نوعی خدا را می پرستند اما در لباس ادیان مختلف , چه فرقی می کند انسان چگونه خدا را عبادت کند؟ مهم این است که آنچه را می خواهد از او بخواهد . مخالفت کردن با دینی مردمی که غیر از دین من است لجاجتی بچه گانه است و به صلاح سلطنت نیست گاهی وقتها موبدان به من اعتراض می کنند که چرا آزادی دین داده ام اما من به آنها توجهی نمی کنم چون این یکی از عوامل مهم شورش مردم در طول تاریخ بوده است و نمی خواهم درکشورم شورش شود (حالا هر پادشاهی بود میگفت شورش ؟ مردم اگه شورش کردن سرکوبشون می کنیم تو زندانا پدرشونو در میاریم و.... ولی این حرف حضرت علی رو یادشون رفته که می گه : حکومت با کفر دووم میاره ولی باظلم نه) از چیزهای دیگری که از پادشاه قبل آموختم این بود که تجارت را برای مردم بگذارم و تنها به اداره ی صحیح حکومت بپردازم . آرشتی وایگا و درباریان تمام امور را به دست داشتند و این عامل باعث شده بود آن ها روز به روز ثروتمندتر و مردم فقیرتر و ناراضی تر گردند

کوروش بعد از اینکه فهمید امی تیس به ازدواج با او راضیست گفت : مطمئن باش که احساسات تو را درک می کنم  و  به  قولی  که داده ام وفادار می مانم ولی نمی دانم چرا گاهی تردید را در نگاه تو  میخوانم  . امی تیس از خجالت سرخ شد سرش را پایین انداخت و گفت : به من حق بده که تردید داشته باشم تو پادشاهی فاتح و من دختر..... (برای کسانی که قسمت های قبل را نخواندند بگم که امی تیس دختر پادشاه قبلی (شکست خورده) بود ) کوروش نگذاشت حرفش تمام شود و دستش را به نشانه ی سکوت بالا برد و گفت : تو هرکه باشی برایم فرقی نمی کند . مهم این است که تو را دوست دارم و برای شروع یک زندگی جدید آماده ام

و نکته ی طلایی داستان :

امی تیس : دلم میخواهد سوالی را که مدتهاست ذهنم را مشغول کرده بپرسم امیدوارم آن را دلیل بر بی ادبی من ندانی کوروش گفت : هر چه می خواهی بپرس تو حق داری درباره هر موضوعی که فکر می کنی برایت مهم است صحبت کنی و امی تیس گفت : می دان تو یک سال قبل از شکست دادن پدرم به سلطنت رسیدی اما هرگز صحبت از زنان حرمسرایت نکردی و در اینجا هم حرمسرایی به وجود نیاوردی

کوروش خندید خنده ای بلند تر که امی تیس کمتر دیده بود  اما بعد خطوط صورتش جدی شد و گفت : (( من معتقدم هر مردی چه پادشاه و چه چوپان و دهقان یا هر کس دیگر تا زمانی که همسرش در قید حیات است نباید همسر دیگری اختیار کند. این به معنی عشق است و این موضوع را به اطرافیانم هم گوشزد می کنم ))

امی تیس که برق شادی او را زیباتر از همیشه کرده بود گفت : کوروش من خوش بخت ترین  زن دنیا هستم . تو بهترین مردی هستی که خدایت  آفریده

مقدمه:

پست قبلي سعي كردم شخصي نباشه و موفق هم شدم.و به جز اولش و كمي هم آخرش بقيش فكر كنم براي هه به درد مي خورد،سعي كردم غمگين نباشه ولي تاثيرش رو روي اقوام ديدم.

امروز اول تير ماه است و 4 روز ديگر گادفادر كنكور دارد.حالا ببينيم گادفادر(ايمان)در آخرين پست قبل از كنكور چي مي گه:

سلام به بچه هاي خوب دپارتمان روانشناسان ايراني كم كم داره وقتم آزاد مي شه اون موقع مي تونم بيشتر با شما وقت بگذرونم

حالا برسيم به موضوع اصلي ؛كنكور ،انتخاب رشته و آينده و ...

يه كنكوري چه جوري موفق مي شه؟

جواب بيشتر مردم ايران،اگه رياضي باشه مهندسي مكانيك يا برق،اگه تجربي باشه پزشكي ،دندانپزشكي يا داروسازيچون فقط بهش مي گن دكتر و اگه انساني باشه وكالت يا روانشناسي.

اگه يه تجربي 100 بشه ولي از روانشناسي بيشتر از پزشكي خوشش بياد چي؟؟؟

جواب بيشتر مردم ايران:داره اشتباه مي كنه،كم تجربست و ...

از همون اول كودكي بهمون مي گن درس بخون تا دكتر بشي يا مهندس چون كلاس داره،بيشتر وقتا مي خوان به طرف خيلي لطف كنن مي گن دكتر چون كلاسش از مهندسي بيشتره.وحشتناكتر اين كه اگه كسي تو رشته رياضي خيلي سرامد باشه مي گن اشتباه كرده بايد مي رفت تجربي .چون اون موقع مي تونست دكتر بشه.بچه ها تا كي بايد به فكر حرف مردم باشيم حتي براي رشته اي كه بايد تمام عمرمون باهاش باشيم!به نظر من آدم بايد عاشق رشته اش باشه تا بتونه براي جامه اش مفيد باشه.نمونه اش روكه مي بينيم، چه قدر فارغ التحصيلان پزشكي و مهندسي بيكارن(اونايي كه فارغ التحصيل از دانشگاه سراسري هستن هم با كمبود شغل مواجه هستن)

حالا تو برو پزشكي، مهندسي، وكالت و روانشناسي.من نمي گم به هيچ عنوان نريد اين رشته ها من خودم يكي از اونها هستم كه رشته مورد علاقه ام روانشناسيه.ولي اگه واقعا عاشق يكي از اين رشته ها هستي برو نه اين كه به خاطر كلاسش و نه به خاطر اين كه بهت بگن آقاي دكتر يا خانم دكتر.بايد عاشق پزشكي باشي!مهم اينه كه آدم توي شغلش سرآمد باشه،مثلا آقاي جليل اسماعيل پور يك معلم شيمي خيلي خيلي معروف توي شيراز هست يعني هر كنكوري ايشون رو مي شناسه.حالا به نظر شما ايشون بيشتر پول درمياره يا يك پزشك عمومي يا يك وكيل بي كار و يا يك مهندس و روانشناس بي كار؟

مسلما ايشون!مهم اينه كه به شغلت عشق و پشتكار لازم رو داشته باشي اونوقت توي شغلت هم سرآمد مي شي!مي دوني چرا اين حرفا رو مي زنم ؟چون نمونه اش رو ديدم.نمونه اول آقاي اسماعيل پور بهمون گفت يه بار چند تا شاگرد داشتم كه توي المپياد شيمي مقام آوردن و مي تونستن بدون كنكور هر رشته اي رو كه مي خواستن بزنن.و اونها هم همشون پزشكي زدن!آقاي اسماعيل پور بهشون گفته بود شيمي هم رشته خوبيه.مي دوني چي جواب دادن!؟

جامعه براي ما رشته تعيين مي كند نه خود ما

(اين يعني اوج افتضاح بودن جامعه)البته نصفشون بعد تغيير رشته دادن و رشته شيمي رو انتخاب كردن.

نمونه دوم:خودم ديدم سازمان سنجش با يه دختري كه رتبه 9 شده بود داشت مصاحبه مي كرد،مي گفت من به اين نتيجه رسيده بودم كه با روانشناسي مي تونم به جامعه ام خدمت كنم ولي وقتي رتبه 9 آوردم با مشورت خانواده ام به اين نتيجه رسيدم كه با وكالت هم مي تونم به جامعه ام خدمت كنم (يه جاي ديگه هم گفت رشته مورد علاقه ام روانشناسيه)چرا اينقدر رفتارمون بچه گانست؟

كلام آخر اين كه هر رشته اي كه مي ري عاشقش باش!اگه پزشكي مي ري به پزشكي عشق بورز اگه روانشناسي مي ري به روانشناسي عشق بورز و ...

توي ادامه مطلب يه مطلب از انديشه سازان كه خيلي به دردتون مي خوره چه تويي كه كارشناسي هستي چه تويي كه ارشد هستي(چه رتبه عالي آوردي چه رتبه بد آوردي)

p.s۱  :اگه دانشگاه رفتي ولي به رشته ات علاقه نداري نشين غمباد بگير بگو ايمان درست مي گه من قرباني شدم،به كارشناسي ارشد بچسب.اون رشته اي كه دوست داري برو ارشد امتحان بده شايد بگي اون رشته اي رو كه علاقه دارم نخوندم و سخته تغيير رشته بدم منم به تو مي گم هرچيزي يه بهايي داره!اگه مي خواي اون رشته مورد علاقه ات رو بخوني بايد تلاش كني.         

p.s۲ :در هر حرفه اي كه هستيد نه اجازه داريد به بدبيني هاي حاصل آلوده شويد و نه بگذاريد كه بعضي لحظات تاسف بار كه براي هر ملتي پيش مي آيد شما را به يأس و نا اميدي بكشاند.

در آرامش حاكم برآزمايشگاه ها و كتابخانه هايتان زندگي كنيد.نخست از خود بپرسيد براي يادگيري و خودآموزي چه كرده ام سپس همچنان كه پيشتر مي رويد بپرسيد كه من براي كشورم چه كرده ام و اين جمله را آنقدر تكرار كنيد تا به اين احساس شادي بخش و هيجان انگيز برسيد كه شايد سهم كوچكي در پيشرفت و اعتلاي بشريت داشته ايد.اما هر پاداشي كه زندگي به تلاشهايمان بدهد يا ندهد هنگامي كه به پايان تلاشهايمان نزديك مي شويم هركداممان بايد حق آن را داشته باشيم كه با صداي بلند بگوييم من آنچه در توان داشته ام انجام داده ام.

                                                                                                                     لويي پاستور

این یک پست کاملا شخصیه پس اگه اولش چیزی ازش نفهمیدین بعد از چند خطی که خوندین می فهمین... 

Ps:پگاه دختر عمه خوبم  اگه با این پست ناراحت میشی منو ببخش اگه ناراحت شدی همین الان بهم اس ام اس بزن و بگو پستو بردارم. مطمئن باش پستو بر میدارم... ولی اصلا غم انگیز ننوشتم فقط چند خط اولش شاید غم انگیز باشه...بازم میگم ببخش اگه ناراحت شدی با این پست...

P.S 2:راستش نمیخواستم اگه پگاه خواننده وبلاگم باشه درباره ندا چیزی بگم... ولی یه اتفاق نظرمو عوض کرد:

اونم این که یه بار درباره وابستگی که چقدر بده داشتیم حرف میزدیم که پگاه گفت خیلی بده وابستگی, وقتی که ندا این جوری شد من خیلی وابسته اش بودم  خیلی سختی کشیدم ولی بعد از اون اتفاق خیلی جدی بودن زندگیو درک کردم و فهمیدم که اصلا به هیچ چیز نباید وابسته بود خدایی همون موقع از طرز تفکرش خوشم اومد به خصوص وقتی فهمیدم که اونم مثل من ندا رو همیشه کنار خودش حس میکنه

سوم خرداد ۷۸ : 

بوق...بوق...

 ایمان(خودم): مامان بزرگ خداحافظ مامان اومد دنبالم... مامان با امیر رضا که اون موقع یک سالش بودم با تاکسی تلفنی اومدن دنبالم

مامان: ایمان علوم ات خوب شد؟

ایمان: فکر کنم یه نیم نمره ای اشتباه دارم

مامان: اشکال نداره و....

رسیدیم خونه.

مامان: ایمان امیر چه خوشکل شده... بیارش تو حیاط تا یه عکس از دوتاتون بگیرم.  که بابا زنگ زد.

وقتی مامان باهاش حرف زد رنگش شد مثل گچ وقتی گوشی و گذاشت داشت می لرزید.

گفتم: دایی سامان چیزیش شده؟مجتبی طوریش شده؟ لیلا طوریش شده؟دایی وحید طوریش شد؟

وقتی به حرف اومد گفت: ندا...

Ps4:پگاه قرار شد ناراحت نشی مطمئن باش حالا ندا خیلی خوشحال تو بهشته. اینو مطمئنم.

من کلاس چهارم بودم حالا که امیر رضا(برادرم) که کلاس چهارمه رو میبینم میفهمم چقدر کوچیک بودم برای هضم این اتفاق... همه عکس العمل افراد تو ذهنمه،به خاطر اینکه با حیرت و ترس به این قضیه نگاه میکردم، عکس العمل همه مو به مو یادمه. از یه مدت بعد این اتفاق، یه کابوس همیشه همراهم بود،نکنه روح ندا یه دفعه جلوم سبز بشه. اخه فقط 15روز قبل این اتفاق عمه اینا با ندا اومده بودن خونمون. وقتی به مبلی که اخرین بار ندا روش نشسته بود نگاه میکردم رنگم می شد مثل گچ، بدبختی این بود که عکسهای عمه اینا هم تو کمد ما بود اصلا جرات نداشتم وارد اون اتاق بشم و همیشه ترس دیدن روح ندا باهام بود تا اومدم دبیرستان،تو دبیرستان تصمیم گرفتم خودم و اروم کنم برای همین هر مشکلی داشتم از ندا میخواستم برام حلش کنه. چون مطمئن بودم رفته بهشت اخه اول راهنمایی بود که اون اتفاق براش افتاد اولاش قضیه عادی بود. ولی یه مدت بعد احساس کردم وقتی با روح ندا صحبت می کنم خیلی ارامش دارم. یه ارامش بی نظیری که همه ترس هام از چیزای دیگه می ریخت. اونی که یه موقع ازش می ترسیدم حالا با یادش یه احساس آرامش خوبی می کنم. برای من که خواهر ندارم و خیلی دلم می خواد که خواهر داشته باشم ندا خیلی خوب این نقشو پر میکنه. ندا از همه چیم از اول دبیرستان به این ور خبر داره. از همه احساسات و حال و احوالم و عقایدم خبر داره

یه مدت پیش که عکس های تولد سه سالگی مو که نگاه میکردم  تو همه عکس ها ندا کنارم بود، همه عکس ها...(از یکی از عکس های تولدم که ندا هم توش بود با موبایل عکس گرفتم که تو موبایلمه) میدونم شاید این اتفاقی بوده یا هرچیز دیگه ولی دلم میخواد حالا دیگه همیشه از روی عمد  واقعا کنارم باشه، مواظبم باشه که فقط در راه درست قدم بردارم نذاره به بهانه منطقی بودنبا دل کسی بازی کنم  نذاره رنج و غصه دیگران برام عادی بشه، مواظبمم باشه که تو خوبی کردن به دیگران زیاده روی نکنم که به زندگی خودم هم برسم و به زندگی لطمه نزنم.

ندا تو بگو چرا ملت سر هم کلاه میذارن؟ انقد همدیگه رو ناراحت میکنن؟ مگه حس نمیکنن که مرگ همیشه بهشون نزدیکه؟ چی فکر میکنن ندا؟؟؟ چرا ملت وقتی یکی خوبی میکنه به دیگری میگن منطقی باش احساسی نباش؟  ندا واقعا دردناکه مگه نه؟؟؟

اینها رو نگفتم که دلتون بگیره ها اولا خیالتون از ندا راحت باشه مطمئنم تو بهشته. اگه نگران دنیا هم هستی نگران نباش بلکه به جای این کار اگاهی تو ببر بالا و دنیاتو قشنگ کن. اگه هم دلتون میخواد اون دنیا پهلوی ندا یا عزیز از دست رفته تون باشید باید خوب باشین تا با اونا به بهشت برین

ندا همیشه مراقبم باش کمکم کن قشنگ زندگی کنم کمکم کن محکم باشم و کاری کن وقتی از دنیا رفتم همه برام اشک بریزن مهم این نیست که تو 19سالگی بمیرم یا 79سالگی فقط میخوام قشنگ زندگی کنم و قشنگ بمیرم

Ps5:ندا، من از خانوادت خیلی خوشم میاد پگاه که خواهرت باشه خیلی دختر منطقی و محکمیه، پونه خانوم که خواهر دیگه ات باشه و زن دائی منم هست مهربون ترین زنیه که تو عمرم دیدم و پارسا که پسر پونه خانوم و دائی وحید میشه خوشکل ترین و خوش اداترین و مهربون ترین پسریه که تو عمرم دیدم حتی خانواده هایی هم که با خانواده تو وصلت میکنن خیلی کارشون درسته

عکس پارسا جون و کار بزرگی که یکی از دوستان کردند رو تو ادامه مطلب گذاشتم...

خب گادفادر ۲ اومد تا در نبود گادفادر اصلی(ایمان) وبلاگو آپ کنه . این حرفای ایمانه که بهم گفته تا براش آپ کنم . پس این شما و این پست جدید از ایمان :

این جمله رو خیلی میشنوم: دنیامون کثیف شده دیگه خبری از مهربونی و دوستی نیست،بی وفایی بی داد میکنه،همه چی شده پول و ثروت و...

شما هم احتمالا خیلی شنیدید خب من سوالم اینه که با گفتن این جملات دنیا پاک میشه؟ نه،فقط تنها اتفاقی که میافته بیشتر دپرس میشی،پس باید کاری کرد ولی چیکار؟

ما که نمیتونیم گرسنگی،فقر و جنگها رو تموم کنیم و کاری کینم که مردم همه با وجدان بشن و... ولی میتونیم هوای افرادی که همیشه مارو میبینن و دوستمون دارند و دوستشون داریم رو داشته باشیم. میتونیم وقتی دوستمون ناراحته ما هم ناراحت شده و فکر چاره باشیم میتونیم همه پسر و دخترهایی و که میشناسیم واقعا مثل خواهر و برادر خودمون دوستشون داشته باشم و بهشون تو زمینه های مختلف تا جایی که میتونیم کمک کنیم

شاید نتونیم به همه بچه های فقیر دنیا کمک کنیم ولی میتونیم وقتی پشت چراغ قرمز هستیم یکی از این پسر یا دخترهای کوچیک که آمد بهمون ادامس بفروشه به جای اخم با لبخند یکی دوتا ادامس ازشون بخریم یا شاید نتونیم فقر و ریشه کن کنیم ولی مطمئنا میتونیم ماهی ۲۰۰تومان تو صندوق صدقات بندازیم

شاید نتونیم همه ادمها رو خوب کنیم ولی میتونیم حداقل در انتخاب همسر دقت کنیم که علاوه بر فاکتورهای دیگه با  انسانی مهربون و منطقی ازدواج کنیم(به نظر من ادم هم باید منطقی باشه و هم به احساسات دیگران بها بده و به اونها از هر لحاظ چه احساسی و چه مادی اسیب نرسونه)

شاید دنیامون کثیف بشه ولی ما میتونیم پاک بمونیم

شاید همه بی دینی رو نشونه روشن فکری بدونن ولی ما با قدرت  میگیم ما عاشق خداییم و به ارزشهای اخلاقی پایبندیم و از تعصبات دینی دوری کنیم

شاید همه پول و هدف زندگیشون بدونن ولی ما بعضی وقتها با پول به دیگران کمک کنیم(نه از رو سر منت بلکه باعشق و اینکه واقعا دعا کنیم که همه مثل ما پولدار بشن)

شاید همه دل همدیگه رو به بهونه منطقی بودن میشکونن ولی ما سعی کنیم اگه یکی عاشقمون شد و اونو به هر دلیل واسه ازدواج انتخاب نکردیم آروم اون و از وابستگی بیاریم بیرون و اگه بلد نیستیم از یه مشاور کمک بگیریم، ما باید یه چیزی یادمون بمونه ما وقتی به سن۸۰ سالگی رسیدیم باید پاکی وکودکی مون و طراوت نوجونیمون و نشاط جوونیمون و تجربه میانسالی مون و حفظ کنیم...

بعدش هم نکنه به خاطر خودمون حقی و ناحق کنیم همیشه خوب باشیم. همیشه همیشه...

PS1: بچه ها شیراز از اول اردیبهشت به مدت یک ماه غرق در شادی و سرور و شادمانیه به خاطر به دنیا امدن نابغه قرن، قدرت اول اسیا در علم روانشناسی و گل ترین پسر دنیا به اسم سید ایمان حسینی  از عزیزانی که دو زاری شون هنوز نیفتاده خواهشمندیم به پروفایلم مراجعه نموده و کلی کیف نوش جان کنند خلاصه ، تو این ۱۹ سال هرچی ابادانی و پیشرفت و ... بوده تو شیراز اتفاق افتاده واقعا چقدر ادم بزرگی هستم من!خیلی خودشیفته شدم

PS2: بچه ها حتی میتونیم رو اون بچه های کوچیک تاثیر مثبت بذاریم مثلا وقتی میان پهلوتون تا یه چیزی بهتون بفروشن با محبت ازشون یه چیزی بخرین و بعد یه ارزش اخلاقی که تو زندگی بهش رسیدیم بهشون با محبت بگیم مطمئن باشین خیلی روشون تاثیر میذاره

PS3: راستش ما ۳-۴ سال پیش رفتیم سوریه وقتی رفتیم هتل اتاق ۲۰رو بهمون دادند بعد یکی دو روز ما میخواستیم کلید اتاقو بگیریم گفتیم کلید اتاق ۲۰رو بدین اول نفهمید چی میگم بعد که متوجه شد گفت ۲۰ نه بِست. گفتیم باشه تو درست میگی با بدبختی داره حرف میزنه خب ما هم میگم اتاق شماره بست یکی دوروز بعد رفتم گفتم کلید اتاق شماره بست رو بدین اگه گفتین چی جواب داد؟ اول گیج بازی در آورد و بعد با قیافه حق به جانب گفت بست چیه؟! بیست! این قدر زورم گرفت که نگو!

درووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود

اولا سال نو مبارک , سال ۸۷ برای من بی نظیرترین سال عمرم بود  و به امید خدا هر سال مثل این سال که برای من عالی بود برای  همه ی مردم جهان علی الخصوص خواننده های وبلاگ و دوستانم و خودم عالی باشه

در قدم دوم باید از دختر عمه ی خوبم , پگاه تشکر کنم به خاطر توصیه هایی که از وبلاگم کرد و باعث شد بیشتر سعی کنم کیفیت مطالبمو ببرم بالا و از همه ی شما هم میخوام هر پیشنهادی و توصیه ای برای بهبود وبلاگم دارید حتما بهم بگید

خب به ادامه ی مطلب برید . این شما و این اولین پست سال 1388

یه ربع ساعتیه که سال تحویل شده . برای تک تکتون دعا کردم . اسم تک تکتونو اوردم . همینجام میگم خدایا هوای همه ی بچه های بلاگفارو داشته باش(در ضمن من تا  تابستون دیگه کم به کم وبلاگمو آپ میکنم)

اول از همه بگم از امروز یه خواننده ی ویژه به جمع ما اضافه شد و اونم دختر عمه ی خوبم , پگاه هست امیدوارم پگاه از وبلاگم خوشش بیاد و با حضورش به این وبلاگ من و دیگرانو خوشحال کنه

راستش منتظر سوژه برای این هفته بودم که روزنامه ی خبر جنوب مورخ ۱۵ اسفند رو دیدم که توش سخن بزرگان بود , سخنایی که برای من واقعا جالب بود و سعی میخوام بکنم همیشه انجامشون بدم را در زیر میبینید  ازتونم میخوام رو هر سخن فکر کنید , واقعا حرفشونو باید طلا بگیریم بذاریم رو دیوار........ ( حتما P.S 9 رو که در آخر پستمه حتما بخونید )

مارک تواین : وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغ ها میکند پرهایش سفید میماند ولی قلبش سیاه میشود

فیثاغورث : برای تربیت اراده بهترین زمان ایام جوانی است

گاندی : هیچ وقت نمیتوانید با مشت گره کرده دست کسی را به گرمی بفشارید

P.S : یعنی باید همیشه با آرامش با دشمنانمونم برخورد کنیم , یادمون باشه گاندی با این ترفند توانست هندیا رو از استعمار انگلستان نجات بده

ویلیام شکسپیر : شکوه دنیوی همچون دایره ای است بر سطح آب که لحظه به لحظه به بزرگی آن افزوده میشود و سپس در نهایت بزرگی هیچ میشود

یوهان گوته : اگر آدم خوبی با تو بدی کرد چنان وانمود کن که نفهمیده ای . او توجه خواهد کرد و مدت زیادی مدیون تو خواهد بود

گاندی : پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری , آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی

ارنست همینگوی : در جهان دو گروه از مردم هستند که هرگز تغییر نمیابند , برترین خردمندان و پست ترین بی خردان

P.S 2 : فکر نکنم تو خودتو برترین خردمند بدونی ,  نکنه میدونی ؟

ارنست همینگوی : انسان برای پیروزی خلق شده است . او را میتوان نابود کرد ولی نمیتوان شکست داد

گالیله : هرگز مردی ولو بسیار نادان را ندیدم که از وی چیزی نتوانسته ام بیاموزم

وینستون چرچیل : بزرگترین درس زندگی این است که گاهی احمق ها هم درست میگویند

ویلیام شکسپیر : بالاتر از همه چیز این است که با خودمان صادق باشیم

P.S 3 : خدایی آدما چقد کار بد میکنن بعد که بهشون میگی چرا این کارا رو کردی میگن منطقی باش چاره ای دیگه نداشتیم

تولستوی : فرق انسان و سگ این است که اگر به سگی غذا بدهی هرگز تو را گاز نمیگیرد

P.S 4 : ولی انسان.........

تولستوی : بدترین و خطرناک ترین کلمات این است : همه این جوریند

P.S 5 : چون اسرائیل این کارا رو کرده همه ی یهودیا بدن , پسرا میگن : همه ی دخترا بدن , دخترا میگن : همه ی پسرا چشم چرونن و.......

آلبرت اینشتین : به جای اینکه سعی کنید مرد موفقیت باشید , مرد ارزش ها باشید

P.S 6 : این سخنه خیلی عالی بود......

کانت : بزرگترین جست و جوی بشر راهی برای انسان شدن است و بس

از یک بزرگمرد غربی که اسمشو فراموش کردم (دیگه از این یکی سخن تو خبر نبود , خودم قبلنا شنیدم ) : منطق بدون احساس خطرناک است

P.S 7 : پس لطفا اگه میخواین حق کسی دیگرو هرجور (عاطفی مادی و..... ) بخورید نگید منطقیم ,

ماری کوری : جهان امروز از نداشتن دارویی به نام پرهیز و اخلاق رنج می برد

P.S 8 :  یادمون باشه این حرفارو از نصیحت بابا مامانمون بیشتر باید تو گوشمون باشه , چون بابا مامانمون دوسمون دارن ولی ممکنه نا خواسته راهنمایی غلطی بکنن ولی اینا آدمای فوق موفقی بودن و احتمال اشتباه بودن حرفاشون خیلی کمه درضمن هیچ کدوم از این حرفا چیز بدیو توصیه نکرده پس سعی کنیم انجامشون بدیم

P.S 9 : عیدتون خیلی خیلی مبارک باشه  , راستی اونایی که تولدشون و سالگرد ازدواجشونو نگفتن به من اگه لطف کنن و بگن ,  ما تو وبلاگ یه جشن کوچولو می گیریم . راسی من بعد از سال تحویل آپ میکنم اگه همه لطف داشته باشن و بیان ۱ فروردینم آپ میکنم , راسی مشخصاتم تو پروفایلم (کمی از نویسنده ی وبلاگ بدانید ) هست خوشحال میشم نگاه کنید

P.S :سر امتحان قلمچی , دیدیم یه پسری با سر زخمی داره میره دفتر  , مدیر گفت چی شده  گفت نشستم سر جلسه یه پسری میگه چرا نگام میکنی و بعد  خدایی من ندیده بودم آدم بره امتحان بده بعد  بشه

خب برسیم به موضوع , چگونه میتونیم بدبخت بشیم ؟ خب این سوال ربط داره به اینکه تو کدوم کشور زندگی کنی ؟ خب اگه تو ایران باشی کار کمی ساده تر میشه (من اصلا نمیخوام به ایران توهین کنم من عاشق ایرانم ولی متاسفانه ما ایرانیا بعضی خصوصیات اخلاقیمون بده ) اول از هر چیز ,صبح که از خواب پا میشین سعی کنین به همه ی مشکلاتتون فکر کنید و تاسف بخورید که چقدر بدبختیدحتی برای راحتی کار میتونین به چیزایی که اصلا هیچ ربطی به شما نداره فکر کنید , مثلا فکر کنید که چقدر ما بدبختیم که لایه ی ازون نازک شده و یخ قطب ها داره آب میشه و..... بعد به خودتون بگین مسلما امروز روز کسل کننده ایه . یه نکته  مخصوص دختر خانما , با بدترین و ژولیده ترین حالت ممکن برین جلو آینه و اینو به خودتون بگین که چقد من زشتم یا خیلی لاغر شدم یا وای خیلی چاقم و..... و بعدشم برو ۵ ,۶ تا فیلم سینمایی که توش نشون میده چند زنی حق مرداست  رو نگاه کنین و با قاطعیت بگین منم یکی از قربانی های چند زنیم و ۲ ,۳ ساعتیم گریه کنین (گریهه خیلی مهمه ) اگه هم پسری برو یه MP3 کامل از شادمهر عقیلی و محسن چاووشی بخر و گوش بده و سعی کن بعضی شعراشو حفظ باشی که وقتی یکم انرژی + داری و به ضبطم دسترسی نداری زیر لب زمزمه کنی که حالت گرفته بشه به خصوص این آهنگ پر محتوا و زیبا که میگه : چه دنیای رو به زوالی دارم....... و سعی کنین عقیده پیدا کنین که ۱۰۰ ٪ جنس مخالف آدمای هوسباز و نامردیند

با اومدن ظهر وظیفه ی شما سنگین تر میشه در قبال خراب کردن روزتون ...... تا روزنامه به دستون اومد سریع صفحه یا صفحات حوادثو بخون(برای اینکه بهتر متوجه بشی ۵ ,۶ بار هر مطلبیو بخون و زیر نکات مهمش خط بکش ) بعد اگه دختری خیانتای مرد به همسرشو بخون و بعد رفتارشو با رفتار شوهرت مقایسه کن , اگه شبیهم نیس با هر کلک و حقه بازی هم که شده شبیهش کن ,یادت باشه وظیفه ی تو خیلی سنگینه  تو میخوای روزتو خراب کنی

هر جکی یا هر برنامه ی خنده داری که در طول عصر یا شب میبینی بگو وی چه لوس خیلی بیمزست یا سریع بکن یه کانال غمگین

یک کار خیلی خطرناک : دوستای خوبم شما تصمیم گرفتید که زندگیتونو نابود کنید پس هرگز تحت هیچ شرایطی به روانشناس مراجعه نکنید , من نمیدونم روانشناسا بهشون چی یاد میدن ؟ اینکه کاری کنن زندگی آدما زیبا و قشنگ باشه ؟ چه کار زشتی , وای وای وای

نکته ی کلیدی : اینو تو ذهنتون همیشه تکرار کنین که ما ایرانیا همیشه غمگین بودیم پس باید همیشه غمگین بمونیم و نمیتونیم آدمای شادی باشیم (این جمله اونقدر بهتون کیف میده که نگو زندگیتونو کلا خراب میکنه )

اگه اینکارو با دقت انجام بدید , شب که میخواین بخوابین دوس دارین به خوب مرگ برین و این چه رویایه لطیفیه

P.S 2 : به قول داش سعید خنده یادت نره , داش سعید خیلی میخوامت [هوااااااااااااااااااااااااارتا]

راسي يه قسمتيم تو وبلاگم ميخوام تا چند ساعت ديگه راه بندازم با نام شماره تلفن هاي روانشناسان ايراني كه به درد هممون خيلي ميخوره , البته اگه قبول داشته باشیم که هر آدمی به روانشناس نیاز داره  

۱ ) اگر محکم نیستی (یعنی اعتماد به نفس نداری ) و به خصوص اگه پسری سعی کن محکم بشی چون زن آیندت باید بتونه تورو پشتیبان خودش بدونه حتی اگه میتونی برو پیش مشاور یا روانشناس

۲ ) اگر آدم محکمی هستی هنر نیست که در مقابل آدمایی که اعتماد به نفس کافی ندارن , محکم بودن خودتو به رخشون بکشی . واقعیت اینه که خیلی از جوونای ما اون اعتماد به نفس کافیو ندارن . پس اگه پسر محکم یا دختر محکمی هستی اگه به کسی برخوردی که به تو از لحاظ عاطفی نیاز داشت نباید اونو با غرور و کم محلی خرد کنی , بلکه باید باهاش مهربون باشی وکمکش کنی تا اونم اعتماد به نفسش بره بالا شاید بگی چجوری کمکش کنم ؟ اگه نمیدونی چجوری برین پیش یه مشاور یا روانشناسی که اعتماد به نفس طرف بره بالا و وابستگیش به تو کم بشه(مسلما چون دوست داره به حرفت گوش میده که بره پیش مشاور )

۳ ) اگر دختری , لازم نیست کل لوازم آرایشو رو صورتت خالی کنی . کافیه از لوازم آرایشی استفاده کنی که پوستتو بدون کک و مک و زیبا جلوه بده , منظورم اینه که طوری آرایش کن که پسرا فکر کنن این قیافه واقعیه توهه نه هزارتا لوازم آرایش استفاده کردی

۴) من خودم نوجوونم . برای همین بهتون میگم حساب همکلاسیاتونو با نوجوونا جدا کنین , من نوجوونیو میشناسم که اگه بهش بگی رضا جون فکر میکنه تو اونو مثل جون خودت دوس داری و بعد بهت وابسته میشه (البته ناگفته نماند این از صداقت نوجووناست که پاک هستند . پس اگه بگی چقدر احمقند من میگم تو......... )

۵) اون قدر انسان باشین که زنتونو یا شوهرتونو یا نامزدتونو یا عشقتونو به خاطر بیماری , اعتیاد , مطلقه بودن , بی پولی , بچه دار نشدن یا چیزای مثل این ول نکنید . ولی اگه از لحاظ اخلاقی و عقیده به هم نخوردید , راهتونو از هم جدا کنید . (در مورد اعتیاد , سعی کنید با عشقی که بهش میدین مجابش کنین که ترک کنه , اگه ولش کنین خوبش میشه ؟ آدم نباید فقط فکر خودش باشه , بلکه فکر دیگرانم باید باشه ) مهم نیس که دیگران اینجوری نیستن شما خوب باشین

۶) اگه پسر خوشتیپی هستی و اعتماد به نفستم توپه , خیلی احتمال داره یه دختری بیاد خواسگاریت...... اگه اینجوری شد عین آدم رفتار کن نه اینکه به احساساتش ارزش قائل نشیو بهش بخندی

۷) ببینم دخترا , مگه هرچی نامزدتون گفت باید بگین چشم ؟ بعضی وقتا پسرا میگن اگر تو منو دوس داری باید باهام س   ک   س  کنی , همون موقع بگو , من با کسی قبل ازدواج اینکارا نمیکنم . از کجا میدونی که بعد که اینکارو باهات کرد ازدواج با تو بکنه ؟ تو این موارد به احساستون توجه نکنید بلکه کاملا منطقی باشید و با اون جدی باشین . دخترا , خیلی از پسرا گفتن بعد که اینکارو کردیم باهات ازدواج میکنم  و نکردن.......(کلا تا وقتی که با هم عقد نکردین این احتمال وجود داره که به هم بخوره پس اصلا وابسته بهش نباشین )

۸ ) تو بعضی خونه ها پدر یا مادر حرف اولو میزنن . تو باید از همین حالا که سن ازدواجته باید رگ خوابه باباهه یا مامانه رو به دست بیاری که اگه واقعا از یکی خوشت اومد بابا مامانت خوششون نیومد تو رگ خوابشونو بلد باشی . البته اگه مخالف بودن دلیلشونم بشنوا , اگه دلیلشون منطقی بود گوش بده چون به هر حال اونا تجربشون بیشتره ولی اگه مثلا گفتن : آرشام , این دختره یه بار ازدواج کرده و...... ازقانون رگ خواب استفاده کن

۹ ) من نمیدونم چرا دخترا وقتی از کنار پسرا رد میشن حتما به روسریشون باید ور برن (منظورم واضحه ) میدونین این چه پیامدی داره ؟ ۱ ) اگه پسره آدم باشه که تو بی حجابم باشی چشم چرونی نمیکنه  ۲) اگه آدم نباشه , مطمئن باش وقتی اینکارو میکنی بیشتر مصر میشه تا چشم چرونی کنه

۱۰ ) اگه به کسی آزار نرسوندی , اگه کسی دلتو شکسته , اگه اونی رو که دوس داشتی از دست دادی و ....... مطمئن باش وقتی با خدا حرف میزنی اون صداتو میشنوه و هواتو داره ولی اگه قبلا دل کسیو شکوندی تا دیر نشده از دلش در بیار . لازم نیس حتما باهاش ازدواج کنیا  فقط کمکش کن تا از بحران خارج بشه (من خیلیا رو تو تهرون میشناسم که وقتی دختره به پسره وابسته شده , پسره دختررو مجبور میکنه با هم برن پیش روانشناس تا ببینن آیا به درد هم میخورن  و اگر نه چجوری اونی که عاشق شده از رابطه بیاد بیرون که هیچ آسیبی نبینه )

در آخر , برادرا و خواهرای خوب من ,  که اکثرمون ۳۰ سالمونم نشده (یعنی خیلی خیلی خیلی جوونیم ) این دورانم با همه ی خوبی و بدیش میگذره . اینم یه امتحان از جانب خداست , اگه خوب موندین و پاسش کردین خدا بیشتر هواتو داره , اگه بد بودی و به کسی آزار رسوندی و نتونستی پاسش کنی اینو بدون همون طور که :

خدا خیلی مهربونه خیلی هم شدید الانتقام هست

P.S : باور کنین به جز مورد ۳ و ۹ که هیچ ربطی به روانشناسی نداره , تو بقیه ی موارد روانشناسا خیلی میتونن بهت کمک کنن , حالا از ما گفتن بود...........

P.S 2 : مسلما خیلی راحت تره که اگه از یه دختری خوشت اومد یه ۶ ماهی باهاش باشی و بعد که همه جوره ازش استفاده کردی بگی : عزیزم  ما به درد هم نمیخوریم , منطقی باش . ما راهمون از هم جداست و....... باید همیشه آدم طرف مقابلو خواهر یا برادر خودش بدونه وبه قول نسرین خانم (وبلاگ ازدواج موفق ) هر کاری بکنی تو این دنیا جوابشو میبینی . اون دنیا که جای خود داره

سلام بچه ها . من به دلم موند یکی بیاد تو وبلاگم از من کو چیکتر باشه (البته حالا پیدا شده - تاریخ شهریور ۸۸ ) . فقط مهشید کوچیکتره که اونم کم به کم سر میزنه  حالا اینارو بیخیال ..... شما منو که داداش کوچیکتون میشم یه نصیحت بکنید . اون چیزیو که تو زندگی بهش رسیدین و همیشه تو ذهنتونه ,  به من بگین تا منم استفاده کنم .

نصیحت یادتون نره ها

معنی این آیه ی قرآن چیه ؟   همانا ما انسان را در رنج آفریدیم

خب ما میدونیم خدا حکیم است یعنی هیچ کاری رو بدون دلیل انجام نمیده . پس لابد یه علتی داره که ما تو رنج به سر میبریم .

نگاه کن اگه حوصله نداری یا فقط دلیلت برای خوندن این پست اینه که وقتت پر بشه و .... لطفا برو بیرون هروقت سرحال بودی بیا ادامشو بخون  ..........

خب داشتیم چی میگفتیم ..... آها .....یادم اومد .... خب بچه ها واقعا چرا تو رنجیم ؟ دوستای خوبم این یه Game هست که خدا راه انداخته و ما هم پذیرفتیم که وارد این مسابقه بشیم . لابد تعجب کردی که کی پذیرفتیم که وارد مسابقه بشیم و اصلا دنیا مگه مسابقه است ؟

من از حرفای بیشترتون تو وبلاگاتون این جور فهمیدم که شما مثل من قرآنو خیلی قبول دارین . مطابق قرآن در روز الست که روح همه ی ما اونجا بوده ما پذیرفتیم که وارد مسابقه ی دنیا بشیم حالا مسابقه ی چی؟ مسابقه ی خوبی.......

تو که داری اینو میخونی شاید عاشق کسی باشی اون محلت نذاره , شاید از زندگی و دنیا ناامید شدی , شاید یه بیماری سخت داری و دکترا بهت گفتن دیگه امیدی نیست و کم کم میمیری شاید..... شاید..... و هزاران شاید دیگر

اینا برای اینه که خدا تورو بیازماید . ببینه آیا واقعا پای قولت هستی یا نه ؟

تو اون روز قول دادی و باید پای قولت بمونی . بچه ها فکر نکنین من که این چیزارو مینویسم تو زندگی مشکل ندارم مگه میشه ؟ ولی پای قولم با خدا هستم , باید خوب بمونم

حالا یه لحظه تصور کن به کارایی که از اول عمرت انجام دادی . آیا خوب بوده ؟ آیا اگه عزرائیل بیاد و بگه :مسابقه برای تو تموم شد احساس پیروزی میکنی یا شکست ؟ خوشحالی یا ناراحتی ؟

مهم نیست عمرت ۲۳ سالگی تموم بشه یا ۱۲۳ سالگی , مهم اینه که زیبا زندگی کنی . اگه همه چی بر وفق مراد ما بود آیا واقعا خدا لازم بود آزمایش کنه ؟ اگه عاشق هرکی می شدیم باهاش ازدواج میکردیم و اون همسر خوبی بود برامون , اگه هیچ بیماری نداشتیم , اگه پولدار بودیم هممون یا .... دیگه این مسابقه معنی داشت ؟ خوب فکر کن به مشکلت.... خوب خوب   ...... شاید حل بشه....... شایدم نشه ازت یه سوالی دارم

آیا این وسیله ای نیس برای آزمایش تو ؟

بچه ها یه نکته . خدا گفته انسان تو رنج هست حالا ما باید همین جور غمباد بگیریم ؟ مسلما نه . درسته تو رنج هستیم ولی باید همیشه شاد و شنگول باشیم . یه قول یکی از دوستام : قربون خدا برم که هرکاری هم زندگی سرمون میاره همین طور نیشمون بازه

بچه ها شمارو نمیدونم ولی من مرگو بیخ گوشم حس میکنم  , کافیه برم تو خیابون یه ثانیه حواسم پرت شه و بعد با یه ماشین تصادف کنم  و بعدم  . خدایی کدوم یکی از شما فکر میکنین تا فردا حتما زنده اید؟ بچه ها از زندگیتون هرچند اندک و هرچند بد لذت ببرید (به معنای واقعی ) ولی طوری لذت ببرین که وقتی مردین اونایی که شما رو میشناسن زار زار براتون گریه کنن

خب یه چیزی درباره ی مردا که همه میدونن اینه که اونا با چشماشون عاشق میشن  . یعنی اگه زیبا باشی فرمانروای قلب شوهرت میشی (البته مهربونی ۱۰۰ برابر مهم تره ) مهم این نیس که چند سال ازدواج کردین , مهم اینه که تو میتونی عشقتو با زیباییت شعله ور کنی و شوهرت بیشتر عاشقت بشه . کار خاصی نمیخواد انجام بدی فقط خودتو آرایش کن ( اون جوری که شوهرت دوس داره ) . لباس باز بپوش ( دیگه وقتی جلو شوهرتی هرچه قد تحریک آمیز باشه اشکال نداره )  .اگه لکه ی پوستی , زگیل , جوش یا هر چیز دیگه از این قبیل دارین بپوشونینش تا زیبا تر جلو شوهر به نظر بیاین. شاید اینارو که میخونی حس بدی داشته باشی که چرا اینقد باید جلو شوهرم بزک کنم . من قیافم همینه میخواد بخواد نمیخواد به جهنم . ولی دوست من اگه میخوای زندگیت پر از عشق بشه باید این کارا رو بکنی . شوهرتم باید خودشو جلو تو زیبا و خوش تیپ نشون بده  . اینجوری شوهرت همیشه تو ذهنش میاد که چه زن زیبایی دارم و....

شاید شما بگید خیلی سرمون شلوغه . کی وقت آرایش داره دلش خوشه ؟ میخوام بدونم چیزی مهم تر از زندگی با عشق وزیبا کنار همسر هست ؟

این که پهلو کسی که براش می میری ( که باید این جوری باشه , چه زن چه مرد  ) اوقات لذت بخشی رو سپری کنید . تو باید زندگی کنی نه اینکه فقط زنده باشی و فکر کنی داری زندگی میکنی

من خانمی رو میشناسم که دکتر هستند . شوهرشم فوق تخصص هست . دخترشونم تیزهوشان قبول شده ولی زندگی لذت بخشی ندارن . حالا این مدرک به چه دردی میخوره ؟ (اگه شما که اینو دارین میخونین یه وضعیتی شبیه به اینو دارین ناراحت نباشین . هیچ وقت دیر نیست  از همین حالا سعی کنید عاشقانه با همسرتون زندگی کنید )

پس برادر و خواهر خوبم :

زندگی با همسرتون رو پر از عشق کنید

خیلی بهتون کیف میده هم به خودتون هم به همسرتون

بهتون قول میدم

من یه حرف دارم . گوش میدین ؟

ممنون که گوش میدین ....

حتما شما دیدین که وقتی میخواین برین عروسی یا یک مهمونی مفصل ممکنه دخترتون بخواد یه لباس باز بپوشه (منظورم واضحه ؟ ) و بعضی از باباها (که همه ی باباها خیلی خوبن ) با دخترشون مخالفت میکنن و میگن نباید این لباسا رو بپوشی  .

من میگم درسته این لباسا بعضیاش خیلی بازه ولی بعضیاشم با یکم گذشت از طرف شما لباسای خیلی جلفی نیس . من نمیخوام از این نوع طرز لباس پوشیدن دفاع کنما ولی میخوام اینو بگم اگه با دخترتون درباره ی لباسا هم فکری کنید خیلی خوب میشه مثلا بگید :

نیوشا , به نظرم این لباس خیلی تو جمعی که خیلی از پسرای هم سنت هستن جالب نیس . نظر تو چیه ؟ این لباسه به نظرت بهتر نیس ؟ و ....

این طوری هم شما نقش تعیین کننده ی پدربودنو  ایفا کردین . هم دخترتون شما رو خیلی دوس داره و هم دخترتون از لباسی که پوشیده راضی و خوشحاله 

و یه سخن با دخترای هم سن خودم ویکمی جوون تر ( دخترای نوجوون ) بچه ها ما هممون هم سن همیم . نمیخوام مثل بابابزرگا موعظه کنم ولی میخوام اینو بگم به عنوان یه دوست یا برادر یا ....

اگه اولا باباهاتون بهتون گیر میدن بهشون حق بدین چون جامعه خیلی سالم نیس و بعضی پسرا فقط میان مهمونی و عروسی برای چشم چرونی ( همه ی پسرا اینجوری نیسنا )  . اگه بابات خیلی بهت گیر میده از لحاظ لباس بهشون حق بده وناراحت نشو  . بعضی وقتا اونا هم پر بیراه نمیگن . فقط اگه هروقت ناراحت شدی با یه دختر ۲۵ سال به بالا (که تجربش زیاد تر ازم و شماست ) درد دل کن . اون خیلی خوب میتونه بهمون کمک کنه چون پخته تر از من و شماست

۱ : منطقی باشید همیشه ی همیشه

۲ : تیز باشید تا آدمای بد نتونن بهتون صدمه وارد کنن

۳:با همه مهربون باشین به خصوص با اونا که فکر میکنین به محبت کسی احتیاج دارن و شاید شما بتونین با یه حرف محبت آمیز یا یه گفتگوی ساده و دوست داشتنی اونو دلگرم کنید ( چه همجنس چه جنس مخالف )  

من میگم پارتی میخوای بری برو . میخوای با دوس دخترت یا دوس پسرت باشی , باش (هر چند من مخالفم ولی این نظر شخصیه منه و باید به نظر دیگران احترام بگذارم ) ولی میگم نمیخواد تو پارتی دیگه بترکونی

سیگار , مشروب , X , کراک , شیشه و تازگی هم نخ و برنز. اولش لابد با سیگار و مشروب شروع میشه وقتی مستی میگن بیا Xام بخور خیلی فاز میدهتو هم که بزنم به تخته تا خرخره مشروب خوردی و قیافت اینجوریه xام میندازی بالا و اینجوری میشیچون به جای مخت مشروب بهت میگه چیکار کن چیکار نکن

من که میدونم مشکل شما پسرا چیه , اگه بگین مشروب نمیخورم یا سیگار نمیکشم بهتون میگن بچه ننه یا سوسول میدونی تو این موقع ها بگو چی؟ بگو من سوسولم بابا و پدرجدمم سوسولن . اصلا ما کل خانوادمون بچه ننه است . اینو که بگی طرف کف میکنه. دیگه ور زیادی نمیزنه

آخه داداشای من شما که نباید با حرف تحریک بشین باید عقلتونو به کار بندازین . اصلا میدونین اون کله گنده های قاچاق مواد مخدر یکیشونم سیگاری نیست چون میدونن چه ماده ی کثیفیه

نگاه کن تو هرجایی مشروب میخوری تو پارتی نخور چون ممکنه از مستیت سو استفاده بکنن و روانگردان بهت بخورونن اون وقت میخوای چه خاکی به سرت بریزی ( هرچند اون موقعم راه داره باید با کمک متخصص ها رهاش کنی ولی چه دل دردیه که اصلا بری سراغش؟ )